ناشنیدههای جذاب کتابخوانی در استان دانایی
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۶۳۸۱۶
به گزارش قدس خراسان، ماجرای پیرزن بیسوادی که هر هفته برای امانت گرفتن کتاب در صف کتابخانه سیار میایستد یا آن دانشآموز سال دوم دبستان که ۴۰۰ جلد کتاب خوانده و دختر نوجوانی که در یک روستای دورافتاده در نقد «کودکهمسری» رمان نوشته؛ داستانهای واقعی این شهر و استان است که در گپوگفت با حجتالاسلام سبزیان، مدیر کل کتابخانههای عمومی خراسان رضوی مطرح شد و در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرسشم را از سرانه کتاب در مشهد آغاز میکنم. آیا آمار جدیدی اعلام شده یا خیر؟
آمار سرانه مطالعه مربوط به همان سال ۹۸ است که اعلام شد در کل کشور ۱۲ دقیقه و در خراسان رضوی ۱۶ دقیقه سرانه مطالعه داریم و این توقع نیز از مردم مشهد میرود که جلوتر و پیشرو باشند. در بحث کتاب هم معتقدم باید عینی بوده و آمارها گویا باشند. در دورههای گذشته یعنی ۱۰ تا ۱۲ سال پیش حتی خواندن پیامک یا قرآن هم جزو سرانه مطالعه لحاظ میشد. در سالهای بعد شاخصها تغییر میکنند و باید به تأثیرگذاری کتاب توجه شود.
منظورتان را از تأثیرگذاری بیشتر توضیح میدهید؟
باید شاخص تأثیرگذاری کتاب بر سبک زندگی مردم و زیست کتابی مردم را مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم وقتی مردم با کتاب مأنوس هستند، چه اتفاقهایی را رقم میزند، چقدر امید به زندگی را افزایش میدهد، چقدر مهارت کسب میکنند. آیا ناهنجاریها و اختلافهای خانوادگی کم میشود؟
امروز مردم نیازهای جدی دارند؛ مانند امیدواری واقعبینانه نه امیدواری کاذب که وعدههای کاذب موجب یأس و ناامیدی میشود. بسیاری از داستانها و رمانها میتوانند در این گونه دستهبندی قرار گیرند و معرفی شوند؛ مثلاً خیلی از ما دنبال کسب مهارت صبر هستیم. آیا میشود آن را از طریق کتاب منتقل کرد؟ کتاب «دختر شینا» به شدت یک منبع خوب برای مهارت تابآوری است و مشکلاتی که یک خانم با آن درگیر است و دست و پنجه نرم میکند. کسی که این کتاب را میخواند، همزادپنداری میکند و خودش را جای او قرار میدهد و مهارت صبر بر او مستولی میشود.
مردم در حال حاضر به نشاط اجتماعی، مهارتهای زندگی، زندگی اجتماعی، فرهنگ آپارتماننشینی، فرهنگ رانندگی و صداقت در گفتار نیاز دارند که اینها را میتوان در قالب کتاب به مخاطب انتقال داد و سرانه مهم است؛ اما سرانه میزان تأثیرگذاری کتاب بر زندگی مردم مهمتر است.
مصادیقی از این تأثیرگذاری را در جمعیت مخاطبتان سراغ دارید که عنوان کنید؟
ما ۱۱ کتابخانه سیار در خراسان رضوی داریم و حائز رتبه اول در کشور هستیم. وقتی کتابخانه به یک منطقه روستایی میرود، زمانی که مسئول کتابخانه کارش را با جدیت انجام میدهد، گزارشهایی دریافت میکنیم که تأییدکننده تأثیر کتابخانه بر زیست مردم است. به عنوان مثال گزارش میدهند از زمانی که کتابخانه ایجاد شد، بچهها کمتر به خیابان میآیند و در اوقات فراغت، بیشترین وقتشان را در کتابخانه میگذرانند. اینها موضوعاتی است که بر خلاف آمار سرانه، خیلی ملموس است. فرهنگ عمومی را باید دید و لمس کرد.
مسئول یکی از کتابخانههای سیار ما تعریف کرد روزی که به خاطر سرمای شدید هوا و سختی راه نتوانسته بود طبق برنامه به یکی از مناطق برود، تماسهای زیادی از سوی اهالی با او گرفته شد و یک دخترخانم دانشآموز آنقدر اصرار کرد و مشتاق کتاب جدید بود که کتاب را هر طور شده برایش فرستاده بود.
مسئول یک کتابخانه سیار دیگر خاطرهای تعریف کرده بود از مادربزرگ بیسوادی که همیشه برای امانت گرفتن کتاب در صف کتابخانه سیار حضور داشت. وقتی از او پرسیده بودند که با وجود بیسوادی چرا کتاب امانت میگیرد، پاسخ داده بود من کتابها را میگیرم و از نوههایم میخواهم برایم بخوانند. نکته جالبتری که این مسئول کتابخانه سیار بیان کرد، این بود که میگفت وقتی پس از یک سال به یک منطقه میروم، ادبیات و واژههای گفتاری و نحوه انتخاب کتاب افراد منطقه به خصوص بچهها تغییر کرده است.
آیا این کتابخانهها سبب کشف استعدادها هم شدهاند؟
در یکی از روستاهای شهرستان بجستان، با همکاری دهیار خوشذوق، حمام قدیمی تبدیل به کتابخانه شده بود و همه بچههای روستا عضو این کتابخانه بودند. آنها زمانی که کتاب را برای تحویل میآوردند، باید درباره مطالبی که خوانده بودند و اینکه از مطالب آموخته شده چگونه در زندگیشان استفاده میکنند، توضیح میدادند تا بتوانند کتاب بعدی را به امانت بگیرند. روزی که آنجا بودم، دخترخانمی آمد و گفت رمانی نوشته درباره دختری که به تحصیل علاقهمند است؛ اما باید ازدواج کند. با تحقیقی که انجام دادم، متوجه شدم در آن منطقه موضوع کودکهمسری وجود دارد؛ اما این دختر به خاطر کتابخانهای که آنجا دایر شده و مطالعههایی که انجام داده، درباره این موضوع رمان نوشته و در واقع مخالفت یا اعتراض خود را با این مسئله در قالب رمان بیان کرده است. این خروجیهای ملموسی است که ما باید در سبک زندگی و فرهنگ افراد کتابخوان شاهد باشیم.
نهاد کتابخانهها چه نظارتی بر محتوا و عنوان کتابها دارد؟
وزارت ارشاد استانداردهایی برای مجوز نشر دارد که رعایت میشود؛ اما استانداردهای کتابخانههای عمومی در بحث تأمین منابع، متفاوت با نشر است. ما در مجموعه نهاد کتابخانهها، اداره کل منابع داریم و آنها ارزیابی کلی را انجام میدهند. در استان هم ذیل معاونت امور کتابخانهها کار بررسی و ارزیابی منابع در یک گروه کارشناسی انجام میشود. اگر کتابی از این فیلتر عبور کرد، در قفسه کتابخانه قرار میگیرد. مسئولان نهاد کتابخانهها خود را موظف میدانند ذهن و فکر مردم را با محصولات سالم و پاک همراه کنند. در بحث روانشناسی زرد ممکن است کتابی وجود داشته باشد.
با توجه به جذابیت بالایی که روانشناسی زرد دارد، اگر کسی مراجعه کند و در کتابخانه کتاب مورد نظرش نباشد، چطور نیاز مطالعاتیاش برطرف میشود؟
یکی از ظرفیتهای خوب کتابخانههای عمومی این است که کتابدارهای ما کارشناس حوزه اطلاعات و دانششناسی هستند و میتوانند به مراجعانی که دنبال کتابهای زرد و تأیید نشده میگردند، کتابهایی با محتوای استاندارد و علمی معرفی کنند.
چند سالن مطالعه در مشهد داریم و وضعیت مجوز این سالنها چگونه است؟
ساماندهی سالنهای مطالعه نخستین بار در خراسان رضوی آغاز شد؛ چرا که این مراکز متولی نداشتند. در حال حاضر سالنهای مطالعه خصوصی باید از نهاد کتابخانهها مجوز بگیرند و زیر نظر ما فعالیت کنند. تاکنون ۲۴ سالن مطالعه در مشهد مجوز گرفتهاند.
بیشتر شکایتها و انتقادهای مردمی از سالنهای مطالعه مربوط به بحث هزینههاست که تذکرات لازم را دادهایم. همچنین افزون بر پیگیری گزارشهای مردمی، نظارت را از طریق بازدیدهای دورهای نیز انجام میدهیم. اگر مردم سالن مطالعهای سراغ دارند که بدون مجوز فعالیت میکند، به ما اطلاع دهند تا اقدامهای لازم انجام شود.
چند کتابخانه عمومی در استان داریم و چند عضو دارند؟
۲۵۰ کتابخانه عمومی اعم از نهادی مشارکتی و سالنهای مطالعه در استان داریم. تعداد اعضا در دوره کرونا کاهش یافت؛ ولی بیش از ۲۷۰ هزار عضو داریم؛ اما این تعداد مبنای سنجش نیست؛ چرا که در کتابخانههای عمومی خدماتی مثل کارگاهها و کلاسهای آموزشی و جلسات یا برنامههای متنوع در حوزه کودک و نوجوان به افراد غیر عضو هم داده میشود.
چه خبر خوبی برای مردم دارید؟
نهاد کتابخانهها طرحی را برای عضویت سراسری همه شهروندان ایرانی در کتابخانههای عمومی در حال پیگیری دارد که عضویت افراد با کارت ملی و بر اساس همان سامانه ثبت احوال باشد و وقتی به کتابخانهها مراجعه میکنند، فقط برای ارائه خدمات ویژه از آنها وجه دریافت شود.
مسئول شهر امام رضا(ع) چه تفاوتی با مسئول دیگر شهرها دارد؟
وقتی وارد حرم مطهر رضوی میشویم، در اذن دخولی که میخوانیم، شهادت میدهیم که امام رضا(ع) سلام ما را میشنوند و پاسخ میدهند. با این اعتقاد بیشک در شهر امام رضا(ع) و کشور امام رضا(ع) باید به این شهادت پایبند باشیم. در حوزه فعالیت و مسئولیت ما این پایبندی باید بیشتر باشد؛ به این دلیل که امام رضا(ع) عالم آل محمد (ص) و امام دانایی هستند. بنابراین دستگاهی که متولی حوزه دانایی در شهر و استان دانایی است، مسئولیت بیشتری دارد. آن فرمایش حضرت رضا(ع) که میفرمایند: «اگر مردم با زیباییهای کلام اهل بیت(ع) آشنا شوند، قطعاً از آنها تبعیت میکنند»، به نظرم یک مأموریت تاریخی تا لحظه ظهور امام زمان(عج) است که این یک اتفاق و مأموریت بینظیر است که ما باید زیباییهای کلام اهل بیت(ع) را به مردم بشناسانیم.
خبرنگار: معصومه مؤمنیان
معصومه مؤمنیانمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: مدیرکل کتابخانه های عمومی خراسان رضوی کتابخوانی خراسان رضوی کتابخانه های عمومی نهاد کتابخانه ها سالن های مطالعه کتابخانه سیار خراسان رضوی امام رضا ع کتاب ها سالن ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۶۳۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ابتذال در سینما برآیند تقاضا است/ از کیهان بچهها شروع کردم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه هخبرگزاری علم و فناوری آنا، در وضعیتی فقر مطالعه به نسل کودک و نوجوان آسیب میزند، که یکی از معلمان معتقد است بدون مطالعه حتی خود معلم حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
شهنام سجودی زاده فرزند سبلان است. هم معلم کودکان استثنایی است. هم فیلم میسازد و هم نویسنده فیلمنامه است. ادبیات فاخر ایران و جهان را با شور و اشتیاق چشیده و امروز رمز موفقیت خود را تربیت صحیح در دوران کودکی میداند. موضوعی که دغدغۀ تربیت نسل کودک و نوجوان ما در فقر مطالعه توسط بزرگسالان است. پای صحبتهای وی نشستیم تا با نگاهش آشنا شویم.
چطور به نویسندگی علاقهمند شدید؟
آگاهی موهبتی است که خداوند دانا به طرق مختلف به انسانها هدیه میدهد، اینکه من مادری دارم که در دوران کودکی برایم مجله کیهان بچهها میخرید، کتاب داستان و علمی میخرید عین آن میماند که کسی در اتاقی تاریک و ناشناس و پرسؤال برای شما شعلهای روشن کند، دیگر ماهیت خوف و جهل و تاریکی آن اتاق پرسؤال از ذهن و روح شما شسته خواهد شد و خواهید دانست که از کجا به کجا آمدهاید و بهر چه بود و بهر چه هستید، درکتان از بودنتان از زندگی و دنیا عیان خواهد شد و بسیاری از ابهامات دیگر برایتان روشن میشود چرا که یک نفر چشم شما را منور کرده است.
دوستان اهل مطالعه حتماً خاطرشان هست که در دهه شصت کتابفروشان محله اونچی میدان اردبیل در پیادهروها بساط کتاب کرده و کتاب کرایه میدادند من مشتری ثابت و دست به نقد آنان بودم و مادرم کرایه کتابهایم را میپرداخت، و این یعنی ریشه در آب و غرق آب. یکبار از یکی از دوستانم که اکثر اهالی روستایشان باسواد و از بزرگان و افتخارآفرینان کشور هستند سؤال کردم علت چیست؟! این قدمت مدرسه در روستایتان و تحصیلات عالی اکثر اهالی و رشد و پیشرفت و ثروت و تفاوت زمین تا آسمان مردان و زنان روستای شما با دیگر روستاها چیست؟! جواب دوستم قابل تأمل بود؛ گویا در سالیان گذشته یک از اهالی یک قالی به اردبیل برده و خریدار قالی در انبارش ۱۰ها جلد کتاب انبار کرده بوده. از مرد قالی فروش میخواهد تا کتابها را باخود ببرد تا انبارش بازشود مرد قالیفروش کتابها را با خود به منزل آورده و به اتفاق همسرش همه کتابهای کهنه را به زیبایی صحافی کرده و دکور طاقچه خانهشان میکنند. کودکان از پشت پنجره به تماشای کتابها میآمده و اجازه میداشتند آنها را تورقی کنند، تورق کتابها معجزه میکند! شور و اشتیاق درس و مدرسه در دل بچههای روستا جوانه میزند و دیگر آن بچهها با بچههای روزهای بدون رؤیت کتاب فرق داشتند وچنین میشود و چنانها که امروزه اکثر اهالی روستا، وزیر و وکیل و استاد و دکتر و تاجر و معلمند!
حتی تماشای کتاب معجزه میکند! فرق است خانۀ بیکتابخانه با خانۀ با کتابخانه هرچند دو سه جلد. چه رسد که کسی مثل مادر مکرم بنده که شما را به اقیانوس کتاب هل دهد، شناگر قابل باشید اولاً غرق نخواهید شد دوماً جهان درونتان عیان خواهد شد، در اندرونتان عالم جای خواهد گرفت و از چشمانتان عشق خواهد بارید و تمام سرزمینها با مردمان و آداب و سنن و افکارشان برای تو آشنا و هموطن تو خواهند شد. من وقتی رمانی را از مارکز میخوانم حس میکنم از کلمبیا برگشتهام یا از مصر یا از چین و لهستان و روس ..
بنده امروزه اگر به اغراق نگویم یک از بزرگترین کتابخانههای شخصی شهرمان را درخانه دارم با کتابهای نایاب که در مقابلشان بهخود اجازه سیگار کشیدن نمیدهم، چون در آن همه بزرگان جهان را میهمان خانهام دارم
مگر میشود نویسندهای بدون مطالعه کتابهای بزرگ و درخشان و پایه ادبیات کشور خود و جهان دست به قلم شده و آثارش دارای تفکر غنی باشد و بر اقشار جامعه از عوام تا خواص تأثیرگزار باشد، حرف نو و جهانشمول و مقبول و بینش متعالی شخصی و جهانبینی عمیق و شگرف داشته باشد؟! بهنظر من نویسندهای که رمانهای هدایت و دولت آبادی و چوبک و ساعدی و کامو و چخوف و داستایفسکی و تورگینف و فاکنر و کافکا وهاینریش بل، مارسل پروست و میلان کوندرا و جیمز جویس و پائیلو کوئیلو و مارکز و ... نخوانده باشد حرفی برای گفتن در نوشتههایش ندارد.
در مورد نوشتههای خود توضیح دهید که در چه زمینههایی است؟ داستان بلند، داستان کوتاه، فیلنامه؟
بنده فیلمنامه نویسم. دو فیلمنامه بلند سینمایی به اسمهای «دوگانه» و «غربتی» واگذار کردم، غربتی با مضمون دفاع از حقوق زنان بزودی توسط دوست و استاد عزیزم جناب افشین علیزاده ساخته میشود.
چندین فیلمنامه سیال نوشتم و سریالهای «سرقت گنجینه» با مضمون غارت آثار تاریخی و ضدصهیونی و فیلمنامه «جنون» با مضمون سرقت بانک و گیر افتادن جنایتکار در امنترین لحظه زندگی خود، مصوب شده و در ردیف تولید هستند.
بیش از ۳۰ فیلمنامه کوتاه نوشته و دو مورد آن را واگذار کردم: «سربازان عاشق میشوند» با مضمون پناهندگان جنگی سوری و داعش را دوست عزیزم رحیم طوفان ساخته و جوایز مختلف بین المللی کسب شد و فیلمنامه «کسوف» با مضمون صلح ادیان و گفتگوی تمدنها را به آقای مهدی ایل بیگی واگذار کردم که بهزودی کلید خواهد خورد.
کدام نوشتهتان به فیلم تبدیل شده و آیا وضعیت فیلمنامه نویسی در کشور را موفق میدانید؟
فیلم کوتاه «دیوسار» درخصوص تصلیب مسیح. فیلم کوتاه «رها» درخصوص خدمت به خلق الله عبادتست. فیلم مستند «آیا فرشتگان را دیدهاید» در خصوص کودکان ناشنوا و نابینا. فیلم کوتاه «دریا آرام است» درخصوص بیماران سرطانی. فیلم کوتاه «اجکت» درخصوص قضاوت و جنایاتی که با یک قضاوت ساده میتوانیم مرتکب شویم. فیلم کوتاه «پرنسس آزاده» درخصوص پناهندگان افغانستانی که امسال آماده نمایش و ارائه به جشنوارهها شده است.
بنده اکثر جوایز ملی و بینالمللی سینمایی خود را از بابت فیلمنامههایم کسب کردهام. جان کلام اینکه سنتی فکر کردن و جهانی سخن گفتن راز موفقیت هر نویسنده است.
متأسفانه امروزه به دلایل مختلف وقت گذاشتن مردم و خاصه نویسندگان برای مطالعه کاهش یافته و در نتیجه سطح آثار پایین و مبتذل و کاسبکارانه و تاریخ مصرفدار شده است.
دغدغهای دارید که آرزوی تبدیل شدن آن به داستان یا فیلم را داشته باشید؟
من هنوز فیلمنامههای بکر و طلایی و فرامرزی و فرازمانیام را نساختهام. امیدوارم شایستگی و عمری برای ساختنشان داشته باشم
به اعتقاد شما فیلمهای تولیدی ما چقدر در راستای نیاز و اقتضای جامعه است؟
اتفاقاً فیلمهای تولیدی امروزی دقیقاً همانهایی هستند که جامعه امروزی میطلبند. اگر غنایی ندارند که ندارند مسبب تقاضاست. انشالله که این سبب انحطاط فیلمسازی از دل و ذهن و بدسلیقگی مردم حل شود والا از کوزه همان طراود که در اوست
زیباترین فیلمی که دیدید؟
دونده امیر نادری
استاکر تارکوفسکی
حرامزادههای لعنتی تارانتینو
راننده تاکسی اسکورسیزی
سه گانههای کیشلوفسکی آبی. سفید. قرمز
معلم خوب از نظر شما؟
محترم باشد و با احترام موفق به تعلیم خواهد شد حتی به شلوغترین. تنبلترین و کمهوشترین دانشآموز.
انتهای پیام/